مطالب اعضاء شعری تازه از سیاوش میرزاده مهر ۸, ۱۳۹۶ 0 135 اشتراک گذاری در فیسبوک توییت در تویتر tweet خزانی عزمِ ریختن از درخت می آید ورنه باد نمی توانست بازیگوشی اش را به پاییز هدیه کند رسمِ ریختن که آمد در تنِ برگ تن شُستنِ پاییزی می نشیند در تماشای همه رقصان رقصان چه خزانی لُخت می موجد در شاخۀ لَخت