نــظــــر بــر خــبــــر
————————————-
هفتم اردیبهشت روز محاکمهی سه نویسنده
دادگاه سه عضو کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن، روز شنبه هفتم اردیبهشت در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست محمد مقیسه برگزار میشود. بنا بود این دادگاه روز دوم بهمن سال گذشته برگزار شود. از آنجا که دفتر دادگاه از ثبت وکالت وکلای پرونده امتناع کرده بود و وکلا نمیتوانستند در دادگاه حاضر شوند متهمان از دفاع خودداری کردند. در مقابل، رییس دادگاه برای هر یک از آنها قرار یک میلیارد تومانی تعیین کرد و آنها را به بازداشتگاه اوین فرستاد. به همت خانوادهها و برخی اعضای کانون نویسندگان ایران طی چند روز وثیقهها تامین شد و سه نویسنده از بازداشتگاه خلاصی یافتند. مدتی بعد وکالتنامهی وکلای پرونده در دفتر دادگاه ثبت شد.روز هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸ رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن به همراه وکلای خود، ناصر زرافشان و راضیه زیدی،در دادگاه حاضر میشوند تا در مقابل دو اتهام : “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” دفاع کنند.
***
دادگاه، بازداشت، احضار، بازجویی، پرونده، وثیقه، اتهام، قاضی، بازجو، مامور، دستبند، تهدید، حبس . . .چهار سال است که زندگی سه نویسنده را با این کلمات محاصره کردهاند و خانوادهها و نزدیکانشان را بر چنگک نگرانی آویختهاند که:
چرا نشریهی داخلی کانون را منتشر کردهاید؛
که: چرا کانون بیانیه میدهد و اعتراض میکند؛
که: چرا جلسات فرهنگی برگزار میکنید و یا برای جانباختگان کانون مراسم میگیرید؛
که: چرا کتاب نوشتهاید.
در دنیایی که از در و دیوارش و از لحظه لحظهاش نشریه و مجله و سایت و مطلب میبارد ؛ در دنیایی که میدانها و خیابانهایش هر روز صدای بلند اعتراض را نه در قالب بیانیه و برگه بلکه از قدمها و دستهای گره شده ثبت میکند؛ در دنیایی که برگزاری جلسات فرهنگی و گرامیداشت یاد انسانهای عزیز امری روزمره و عادی است؛ در دنیایی که میلیون میلیون کتابهای متنوع به راحتی چاپ و منتشر میشود … در چنین روزگاری هنوز جایی وجود دارد که برای انتشار نشریهی داخلی یک نهاد فرهنگی و صنفی، برای بیانیهی اعتراضی، برای جلسات فرهنگی و برای نوشتن کتاب تاریخ یک تشکل، سه نویسنده – مشتی از خروار – را محاکمه میکنند. و ای کاش اتهامهایشان را از همین کارها میگرفتند و به همین نامها میخواندند نه با اسمهای جعلی: “تبلیغ علیه نظام” ، “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی”!
خود این رفتار با نوشتن و نویسنده بار دیگر لزوم لغو هر نوع سانسور و نیاز به آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا را یادآوری میکند. نویسندگان در این سرزمین سانسور میشوند، حذف میشوند، محاکمه میشوند چون آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا قانون جاری در جامعه نیست؛ چون آزادی بیان با منافع عدهای قلیل که نمیتوانند در هوای آزادی دم بزنند، سازگار نیست. تا کی تا کجا باید زندگی نویسندگان این سرزمین آغشته به سانسور و خودسانسوری و تهدید و رنج و محاکمه و خون باشد؟!
مطالب اعضاء نظر بر خبر… هفتم اردیبهشت روز محاکمۀ رضا خندان(مهابادی)، بکتاش آبتین و...