زخمرگ های در تبعید – شعری بلند از پویا عزیزی
گفتم به موهایِ دَرهمِ دوست
بهصبح وقتیکه برق از زیر آن میپرید و بخارِ الکل و بَنگ مَنگ!
ای پیامبرِ روشن با چراغهای درشتِ چشمهای خُمارت بگو!
گفتم به چشمهای خمارش
به ریشهای بیشُمارَش
بهصبح وقتیکه استارتِ دود از سوراخِ دهانش کارخانهای غمگین بود.
ای امامِ...
برگردان شعری از آنتونیو ماچادو/ناصر فرداد
آن میدان یک برج داشت
آنتونیو ماچادو
ترجمه: ناصر فرداد
آن میدان یک برج داشت
برج یک بالکن
بالکن یک زن
زن یک گل سپید در دست
یک مرد آمد
آخر چرا آمد؟ -
و میدان را با خود برد
با برج و با بالکن اش
با بالکن و زنش
با زن و گل...
سروده های گارسیا لورکا به زبان گالیسی برگردان از ناصر فرداد
فدریکو گارسیا لورکا
اشعار سروده شده به زبان گالیسی
رقص ماه در سانتیاگو
نگاهش کن، مرد سپید پوش رعنا را!
پیکر سخت و مرمرین اش را.
او ماه است که می رقصد
در میدان مرده گانِ کوئینتانا.
نگاه کن، پیکر سختش را
در هاله ای از غبار و گرگ.
ماه می...
اطلاعیۀ انجمن قلم ایران«درتبعید»و کانون نویسندگان ایران «درتبعید» در پیوند با جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران
هم میهنان قهرمان و آزادیخواهان جهان!
ملّت بزرگ ایران این روزها در شرایط ویژه ای قرار دارد. خروش مردم اعماق، لگدمال شدگان، رنجدیدگان و بسیارانی دیگر از جان به لب آمدگانِ خواهان آزادی و کرامت انسانی، در شهرهای مختلف به پا خاسته اند و خواهان...
چریک نورها/ شعری از ناصر فرداد
به یاد پسر عموی نازنین ام، محمد کاسه چی*
وقتی که درختِ به سر خم کرد
و حیاط خانۀ پدری ات را عطر خربزه پوشاند،
وقتی مادرت زیباییت را به سجده نشست
و گل سوسن از دل شب شعله کشید،
و قتی سارها به شور نشستند
و جیر جیرک فرمان...
بازخوانی رازهای مفتّشِ اعظم*/ اسد رخساریان
گفتار مفتّش اعظم در فرازهایی از این چکامهی باستانیِ مدرن، مؤیدِ تأکید قدرتهای زمینی در جامهی فاخر قدرتهای آسمانی است. زندان، دژ همیشهگی تفتیشِ مقدّسِ او است. بنیادیترین جنبهی آسمانی کاتولیکها "ازلی و ابدیشمردنِ قداستِ قدرتِ مذهبِ به عنوان طفیلی سرمایه" رستگاری مادی پروتستانها را نیز تضمین میکند. بر دفتر دانایان این مذهب حتّی خود پیامبران نیز نباید چیزی نو بیاورند. این ودیعه را کاردینالهای اعظم پس از پایان مراسم تصلیب، برای آیندگان خود به یادگار گذاشتهاند. پس او "مسیح؟" اگر هم دوباره ظهور کند، حق بدعتگذاری ندارد. همان که گذارده، برای اقتدار کلیساها، توتالیتاریستها و خدایانِ زمینی کافی است. حقیقت این است که کاردینالها برای به دامانداختن بردگان سنگِ تمام گذاردهاند.
آغوش سرخ ـ شعری از آیدا پایدار
به تو که فکر میکنم
قفل از سلولهای خستهی خاکستری
برداشته می شود.
به تو که فکر میکنم
گلها در تنم انقلاب میکنند
و پروانهای که تویی
از گلویم بیرون میپرد و
.شعر می شود
نامت
زندانبان را بیکار میکند؛
خوابت
تبعید را مچاله
و آغوشت
چیزی نیست جز آزادی
که تاریخ را در این اتاق
رقم خواهد زد...
فدریکو گارسیا لورکا : غزل عشق ناامید . برگردان به پارسی علی اصغر فرداد
فدریکو گارسیا لورکا
غزل عشق ناامید
برگردان: علی اصغر فرداد
شب نمیخواهد که بیاید،
تا تو نیایی
و من نیز نتوانم که بیایم.
من اما خواهم آمد،
با توده آتشینی از کژدمها بر شقیقهام.
تو اما خواهی آمد،
با زبانی سوزان از باران نمک.
روز نمیخواهد که بیاید،
تا تو نیایی
و من نیز نتوانم که...
کانون نویسندگان ایران خواهان آزادی بازداشتشدگان
معترضان بازداشتشده را بی درنگ آزاد کنید
به دنبال اعتراضهای گستردهی مردم در ده روز اخیر، افزون بر کشته شدن بیش از بیست تن، شمار زیادی از آنها در شهرهای مختلف بازداشت شدهاند. دستگیری و بازداشت معترضان فقط در تظاهرات و تجمعها نبوده است و...
شعری تازه از سیاوش میرزاده
خزانی
عزمِ ریختن
از درخت می
آید
ورنه باد نمی
توانست
بازیگوشی
اش را
به پاییز هدیه کند
رسمِ ریختن
که آمد در تنِ برگ
تن شُستنِ پاییزی
می
نشیند در تماشای همه
رقصان
رقصان
چه خزانی
لُخت می
موجد
در شاخۀ
لَخت