گزارش مراسم گرامیداشت پنجاه و هفتمین سالگرد تاسیس کانون نویسندگان ایران
مراسم گرامیداشت پنجاه و هفتمین سالگرد تاسیس کانون نویسندگان ایران، همزمان با جمع مشورتی کانون در تاریخ ۲۶ فروردینماه در منزل یکی از اعضاء برگزار شد.
در آغاز این مراسم، مجری جلسه محبوبهی موسوی؛ نویسنده و از اعضای هیئت دبیران کانون، ضمن تبریک و شادباش پنجاه و هفتمین سالگرد تاسیس کانون نویسندگان ایران به حضار و قرائت بند اول منشور، ناصر زرافشان؛ نویسنده، مترجم و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران را برای ایراد سخنانش به جایگاه دعوت کرد. زرافشان پس از تبریک این روز و آرزوی تندرستی برای همهی اعضاء، ضمن برشمردن جریانهای سیاسی موثر در تشکیل و تاسیس کانون، بر تقابل دیرپای دو طرز تلقی و نوع نگاه از آغاز تاسیس کانون تا روزگار معاصر تاکید کرد. یکی جریانی که کانون را تشکل ِ صرفاً صنفی نویسندگان میداند و پا را از امورات روزمرهی نویسندگان فراتر نمیگذارد و دیگری؛ جریانی که فعایت صنفی نویسنده را مجزا از فعایت سیاسی و تعارض او با امر قدرت نمیداند و تعهد به انسان و سرنوشت او را مطمح نظر دارد. وی ادامه داد: از آنجا که نویسنده، انسان را محور اندیشهی خود قرار میدهد و سودای آینده و فرجام بهینهی او را در سر میپرورد، مآلاً نمیتواند بیتفاوت از مواضع سیاسی، سرنوشت جامعهی انسانی و تقابل ِ لاجرم با امر قدرت ، صرفاً به خلق اثر بپردازد. وی افزود: آن هستهی سخت و محور اندیشگی در آثار هر نویسنده، انسان و آیندهی اوست و این مهم با مراجعه به آثار برتر نویسندگان و شاعران در طول تاریخ، قابل مشاهده و اثبات است و دستگاه قدرت در تمام طول تاریخ تنها مرجعی بوده است که نسبت به آزادی اندیشه و بیان ِ نویسنده حساسیت ویژه داشتهاست. وی برای شاهد مثال از احمد شاملو و سعید سلطانپور بهعنوان شاعر و بالاخص از غلامحسین ساعدی و استعداد و شور و شعور بیمانندش در نویسندگی یاد کرد که بهسبب اندیشه و تفکرشان با استبدادهای پیشین و پسین دست به گریبان بودند و در خصوص غلامحسین ساعدی ادامه داد که زندگی ساعدی را باید به قبل و بعد از زندان جهنمی پهلوی تقسیمبندی کرد وافزود که استبداد پیشین و دستگاه اهریمنی ساواک عملاً او را به ورطهی انزوا و نابودی کشاند. وی در پایان با اشاره به مسئلهی نویسندگی و روشنفکری، بر این نکته تاکید کرد که نویسنده، اگر نویسندهاست مآلاً روشنفکر است و خواسته یا ناخواسته تاریخ باری سنگین بر دوش او نهادهاست و تقابل او با امر سیاسی، اجتناب ناپذیر و بدیهیست و بهاینلحاظ کار او؛ کار سیاسیست. بنابراین و به اعتبار این سخن، آنکه میانگارد وظیفهی نویسنده صرفاً نشستن در محیطی بسته و پرداختن به امورات ادبیست، اصولاً معنای نویسندگی را بهدرستی درک نکرده است چراکه شما به عنوان نویسنده، فکر میکنید و میاندیشید و میکوشید افکارتان را در قوالب مختلف و مادههای متنوعی نظیر ِ شعر و داستان و ازایندست به مخاطبانتان ابلاغ کنید و همین امر شما را در برابر قدرت حاکم که وظیفهاش حفظ وضع موجود است، قرار خواهد داد لذا رواست که در محدودهی همین کانون به امورات و وظایف خود به عنوان نویسنده آگاه و واقف باشیم و امیدوارم بتوانیم دغدغهها و نظرات قائلان به این دو طرز تلقی و نگاه را به هماندیشی و روشنگری بیشتر دراینخصوص فرا بخوانیم.
پس از ایشان مجری برنامه علیاکبر جانوند؛ نویسنده، شاعر و از اعضای هیئت دبیران کانون را برای نوازندگی به جایگاه فراخواند و جانوند به اجرای قطعاتی بهصورت بیکلام با ساز شورانگیز پرداخت. در ادامه مجری برنامه، منیژه نجم عراقی؛ نویسنده، مترجم و از اعضای پیشین هیئت دبیران کانون را جهت سخنرانی به جایگاه دعوت کرد. منیژه نجم عراقی پس از گرامیداشت و تهنیت این روز به حاضرین، پیرامون دوام و قوام کانون طی سالهای متمادی، سخنانی ایراد کرد. وی با اشاره به اینکه تاریخ آغاز کانون را باید از چند سال پیشتر از سال ۴۷ پی گرفت، ایدهی مبارزه با سانسور و خواست آزادی بیان و نیز اعمال ِ سانسور فراگیر و همهجانبهی حکومت پهلوی و دستگاه امنیتیاش را سببساز گردآمدن نویسندگان در تشکلی همسو برشمرد. وی افزود: این ایده در سال ۴۷ در متن “دربارهی یک ضرورت” ، در سال ۵۸ در متن ِ “موضع کانون” و در دههی هفتاد در منشور ۹بندی کانون نویسندگان ایران و بهصورت چکیده؛ در بند نخست منشور، متبلور و متجلی شده است و در مجموع مواضع همسوی کانون نویسندگان ایران را طی ادوار مختلف در قبال آزادی اندیشه و بیان، بازمینماید. وی ادامه داد که این ایدهای نامیراست که همواره در هرکجا نویسندگان مخالف ِ حدف و حصر و سانسور میتوانند حول آن متشکل شوند. وی ادامه داد: همین بند نخست منشور که چراغ راه و آرمان ماست، در کشوری استبدادزده چون ایران میتواند برای باورمندانش تاوانهای سنگینی در پی داشته باشد. وی یکی دیگر از دلایل پابرجایی کانون را تن ندادن به خواست حاکمیتها در ثبت قانونی این نهاد دانست و در این رابطه به سخنانی از جلال آلاحمد درخصوص ضرورت تشکیل و رسمیت ِ کانون، مجزا از ارادهی نهاد قدرت، استناد کرد و ادامه داد که کانون بهجز اتکا به نیروی اندیشه و عمل اعضایش، به هیچ قدرتی وابستگی ندارد و نخواهد داشت. نجم عراقی در پایان با اشاره به مصائب و آلامی که بر اعضای کانون در طی سالیان گذشته است؛ ضمن برشمردن مواردی نظیر ِ ماجرای اتوبوس نویسندگان، قتلهای حکومتی-سیاسی دههی ۷۰، زندانها و آزار و ایذاء هموندان از گذشته تا حال و نیز عافیتطلبی و گوشهنشینی عدهای قلیل و خصومتها و عداوتهای عدهای کثیر، بر این نکته انگشت تاکید نهاد که اعتقاد راسخ به آرمان آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثناء برای همگان و پایداری و ایستادگی بر آن، از سوی عدهای معدود از اعضاء قدیمی و نیز جدید، راز استقامت و ماندگاری کانون نویسندگان ایران در ادوار مختلف تاریخ و اعتبار روزافزون جهانی آن در مجامع معتبر و مرتبط بینالمللی بوده است.
در ادامه برنامه، محبوبه موسوی پس از قرائت بند سوم منشور کانون نویسندگان ایران، سیامک میرزاده؛ شاعر و از اعضای هیئت دبیران کانون را جهت اجرای موسیقی به جایگاه فراخواند و در انتها این مراسم با بریدن کیکی مُزیّن و منقش به آرم کانون و شادباش ۵۷سالگی آن، توسط ناصر زرافشان و پذیرایی از اعضاء، در فضایی گرم و صمیمانه پایان یافت.
.



Alle Reaktionen:
۶۶