کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran آزادی بیان در هفته‌ای که گذشت (۲ تا ۹ مهر ۱۴۰۰)

    کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran آزادی بیان در هفته‌ای که گذشت (۲ تا ۹ مهر ۱۴۰۰) | بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همه‌ی عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی بی هیچ حصر و استثنا حق همگان است. این...

بیانیهٔ مشترک کانون نویسندگان ایران «در تبعید» و انجمن قلم ایران «در تبعید»/ همسایه های همزبان افغانستانیِ ما

        بیانیه کانون نویسندگان ایران «در تبعید» انجمن قلم ایران «در تبعید» همسایه های همزبان افغانسانی ما ریشه های قومی، فرهنگی، تاریخی ما از ژرفای تاریخ تا به امروز به هم پیوسته و جدایی ناپذیرند. ما بیش از هر همسایهٔ دیگر در هر کجای این جهان، اشتراک فرهنگی- تاریخی...

کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran پنجاه و پنج سال نه به سانسور، نه به سرکوب

  کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran ۵۵ سال نه به سانسور، نه به سرکوب ناوابستگی به قدرت و اراده‌ی جمعی راز دوام و سربلندی تشکلی است که ۵۵ سال برای تحقق آزادی بیان برای همگان و برچیده شدن بساط سانسور رودرروی حکومت‌ها، خواه حکومت شاه خواه...

کانون نویسندگان ایران/گزارش آزادی بیان در هفته‌ای که گذشت(۱۵ تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۴)

گزارش آزادی بیان در هفته‌ای که گذشت(۱۵ تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۴) * بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همه‌ی عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی بی‌هیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی...

ما ناپدید شدیم، نمردیم ـ م. روان‌شید

  (...)   ما ناپدید شدیم، نمردیم. اینجا هنوز هوا روشن است اینجا همیشه همانیم. نمی‌گریزیم از هم از همان که می‌گریختیم. تن‌های‌مان دیگر عرق نمی‌کند حتی وقتی عشق‌بازی از راه می‌رسد.   اینجا هنوز و همیشه بیداریم کسی عریان نیست عاقبت است اینجا عاقبت‌مان خوب است و از تکرار نمی‌ماند.   اینجا آوازهای غم‌انگیز نیست اینجا، غم‌انگیز نیست. نگران نباشید ما ناپدید شدیم نمردیم. ....................   م.روان‌شید ۱۹...

زخمرگ های در تبعید – شعری بلند از پویا عزیزی

گفتم به موهایِ دَرهمِ دوست به‌صبح  وقتی‌که برق از زیر آن می‌پرید و بخارِ الکل و بَنگ        مَنگ! ای پیامبرِ روشن با چراغ‌های درشتِ چشم‌های خُمارت                 بگو!   گفتم به چشم‌های خمارش به ریش‌های بی‌شُمارَش به‌صبح         وقتی‌که استارتِ دود از سوراخِ دهانش کارخانه‌ای غمگین بود.   ای امامِ...

ناصر فرداد فوئنته واکه رُس

فوئنته واکه رُس  همین جا بود، همین جا که اشک ماه بر خاک غرناطه فرو چکید، آه خنیل و  خروش دارو * به هم آمیخت، زمین از پهلویی به پهلویی غلطید   و از ساقۀ نیلوفر پسری جوانه زد که قدیسان نامش را فدریکو نهادند.   سرتاسر آندلس گُل افشان شد، کرم های حقیر...

یاد از رفتگان کانون احمد میرعلایی یادش گرامی . پر دوام باد!

کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran  ·  یــــاد --------------------- از رفتگان کانون دهه‌ی هفتاد شمسی، داستان مکرر ِرفتن نویسنده از خانه و بازنگشتن او. احمد میرعلایی، مترجم و نویسنده‌ای مستقل و عضو کانون نویسندگان ایران بود. او در جریان قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای کشته شد. در فروردین ۱۳۲۱ در اصفهان زاده شد....

همیشه گفتگو/ شعری از علی رسولی

  همیشه گفت‌وگو   اینک آخرین نسیم بهاری‌ست درناها گویی برای عزیمتی ابدی همچون رویایی کهنه در هوا سرگردان‌اند. کبوترهای گرمسیری به سوی ما شتافه‌اند با من از لحظه‌ لحظه‌ی بودن از دست‌هایت که می‌بخشند در خود می‌گیرند وبه یاد می‌سپارند بگو. با من بگو از نجواها و لبخندهای گرمِ در پناهِ آفتاب و آرزویی که تنها° در حضور‌...

کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran   آزادی بیان در هفته‌ای که گذشت (۱۷ تا ۲۴ دی ۱۴۰۰)

    کانون نویسندگان ایران kanoon nevisandegane iran   آزادی بیان در هفته‌ای که گذشت (۱۷ تا ۲۴ دی ۱۴۰۰) | بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همه‌ی عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی بی هیچ حصر و استثنا حق همگان است. این...