یادِ گل های توفان زدۀ خفته در گورستان خاوران / فریار اسدیان

یادِ گل های توفان زدۀ خفته در گورستان خاوران فریار اسدیان چیست پشت اینهمه سکوت آنکه علفی تلخ به دندان می گزد و تقدیر را در مشت گره کرده بی رؤیا و آسیمه بر صخره ای نشسته است خاموش در کمندِ نوحه و شگون. در منظر این تصویر بی نام کاروانی سیاه...

حسن حسام/ شکارگاه

    *باز نشر : حسن حسام شکارگاه پیش از آنکه سرش تهی شود از رویا، با دو تا چشمِ ِخسته ی رعنا از ردیفِ درختانِ خیس می گذرد تا آخرین نگاهِ بی تابش یله برغروب ِ شعله ورِ شنگرف بنشیند، برلاجورد ِ آسمانی دریاوار! سگ و شکارچیان اما رهیابشان، مسیر تازه خون و اشتیاق جنون است آبش بده نکُش نفس می کشد هنوز آهوی ِ...

شعری از فریار اسدیان:  عادت وُ آهک

        فریار اسدیان   عادت وُ آهک   ۱  باران که نه، سم می بارید، و خشکسالِ خدا بود که می نوشید از رود!  ۲ شب که می شد دروازهٔ ابدیت گشاده می شد و روحِ شادانی که می گریست؛ و دستی پیر که سنگابه می شد!  ۳ و شب که می شد وقتی که تاریکی به سکوت می...